در دورانی که خیلی هم از امروز دور نیست، عده ای که به حساب خودشان استاد سخن، شوالیه مناظرات و معلم کلام و بیان هستند از بی اطلاعی مردم سوء استفاده کرده و هر چه می خواستند می گفتند و هر کاری که دیگران کرده بودند را نیز مصادره به مطلوب کرده و از دورترین نقطه شهر و روستا تا محافل خصوصی و عمومی دولتی و غیر دولتی از آنها به عنوان یکه تاز عرصه سیاسی و سازندگی یاد می شد! اما . . .
روزگاری، قشرهای مختلف جامعه اعم از بازاری و کارمند و تاجر و بزار و نقاش، اخبار و اطلاعات را از معدود رسانه های موجود و در دسترس مثل تلویزیون و روزنامه های مکتوب دریافت می کردند و اندک آدم هایی که به بنیادهای قدرت و ثروت نزدیکتر بودند، از برخی خبرهای پشت پرده هم مطلع می شدند.
در دورانی که خیلی هم از امروز دور نیست، عده ای که به حساب خودشان استاد سخن، شوالیه مناظرات و معلم کلام و بیان هستند از بی اطلاعی مردم سوء استفاده کرده و هر چه می خواستند می گفتند و هر کاری که دیگران کرده بودند را نیز مصادره به مطلوب کرده و از دورترین نقطه شهر و روستا تا محافل خصوصی و عمومی دولتی و غیر دولتی از آنها به عنوان یکه تاز عرصه سیاسی و سازندگی یاد می شد! اما
اما رفته رفته دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات بیشتر شد و سطح آگاهی ها بالا و بالاتر رفت، تا جایی که در فلان جلسه سخنرانی، دیگر همه مستمعین سمعا و طاعتا و زینت المجالس نبوده و به اظهار نظرها واکنش نشان داده و یا اعتراض کردند که مثلا مقایسه ما با یمن و اتیوپی تا کی؟ لابیگری برای انتصابات تا کجا؟ کدام بودجه میلیاردی برای اشتغال؟، کدام طرح کارآمد برای مسکن؟، کو آن راهکار اجرایی برای آب؟، ترافیک چرا حل نشد؟ از نظر شما سطح مدیریت استان قرار است تا کجا تنزل کند؟ این مسئله چرا اینطور است و آن مسئله چرا آنطور شد؟ و و و و
اما حالا ورق برگشته، فضای مجازی همه را در جریان قرار داده و آمارها و عملکردها در دسترس مردم است، از حضور و غیاب مجلس گرفته و نتیجه چند دهه گذشته، طرح ها و برنامه ها، تا لابی ها و سیاسی بازی ها و زد و بندهای پشت پرده، اعمال نفوذ جدی و علنی در انتصابات تا تخلفات فاحش انتخاباتی با همکاری و همراهی مجریان انتخابات که خودشان باید امانتدار رای مردم باشند.
کار به جایی رسیده که طرفدارهای قدیمی که هیچ، حتی رای اولی ها هم با صراحت و شجاعت می پرسند، این همه سال چه گلی به سر ملک و ملت زده اید که دوباره به سراغ مردم آمده اید!؟ چقدر دروغ!؟ چقدر آمارسازی!؟ چقدر مهره چینی!؟
بر اساس خبرهای رسیده، آش چنان شور شده که رفقای گرمابه و گلستان یکی یکی اعلام برائت کرده و ظاهرا علی مانده و حوضش! گروه ها و تشکل ها و جریان ها حتی تمایلی به اعلام حمایت ندارند و چهره های شاخص سیاسی و اجتماعی دیگر مثل گذشته پا به میدان حمایت از این حضرات نمی گذارند چرا که در صلاحت، سلامت، عدالت و انصاف و ایمان آنها شک کرده و نمی خواهند بیش از این خود را مدیون مردم کنند؛ حتی برخی ائتلاف ها و شوراها که سابقا آبروی خود را برای حمایت از این حضرات گرو می گذاشتند، با هویدا شدن نیات و مشاهده نتیجه اقدامات، در این دوره به دنبال جبران مافات و برگرداندن آبروی از دست رفته و بازسازی اعتبار ترک خورده خود هستند.
این آقایان خوب بدانند و خود را آماده کنند که در این دوره چه با حمایت رفقای گرمابه و گلستانشان پا به مجلس بگذارند یا به همت عالی مردم آگاه و مطالبه گری جوان ها و اقشار جامعه، دوران یکه تازی شان به سر رسیده، هم خودشان و هم گروه ها، جریان ها و اشخاصی که پیدا و پنهان از آنها حمایت کنند مورد سوال و مطالبه قرار خواهند گرفت و جزء به جزء اقداماتشان مورد قضاوت عمومی قرار خواهد گرفت؛ حامیان خوب بدانند که این دوره، دوره آخر انتخابات نیست و برای فردا و فرداها نیز نیاز به اعتبار و اعتماد عمومی دارند.
آیت الله بهشتی فرمودند: خطر در آنجاست که این مردم بهجای اینکه در محیط برخوردهای صادقانه قرار بگیرند، در محیط بازیهای سیاسی قرار بگیرند؛ بنده، بازیهای سیاسی را بزرگترین خطر برای این انقلاب میدانم، اگر این مردم دیدند روزنامههای ما عرصهی تاختوتاز بازیگران سیاسی ، بازیگران قلم؛ محافل ما عرصهی بازیگران سیاسی است، بازیگران سخن؛ مقامات و ادارات و موسسات ما جای بازیگران قدرت است، اگر این شد، بنده معتقدم آنوقت مردم نا امید و مایوس میشوند.
صادق بیاییم و برخورد کنیم با مسایل؛ مردم حاضرند دو نفر بیایند راست و پوستکنده و صادقانه با هم حرفهای کاملا مخالفِ هم بزنند؛ لذت میبرند، میگویند: این جامعهای است که مخالف، راست حرفش را میزند، موافق هم راست حرفش را میزند؛ اگر میبینید من اصرار دارم که نکتههایی را باز و پوستکنده بگویم؛ چون من دوست دارم مواضع، روشن و پوستکنده در برابر مردم گفته شود و این مردم آگاهانه بیندیشند.
http://khorshidgharb.ir/fa/News/5852/پایانی-بر-آدم-های-تمام-شده،-با-ادبیاتی-تکراری