بی مقدمه
جناب علی عسگری ! بدون فوت وقت و هرگونه مقدمه ای مستقیم به اصل مطلب می پردازیم ، سعی در مختصر گویی است به امید آنکه مفید واقع شود .
یادمان هست و میدانیم که می دانید قرار بود صدا و سیمای ما دانشگاه باشد ، هست !؟
قرار بود مروج و معرف الگوی ایرانی ، اسلامی باشد ، هست !؟
قرار بود مرکز فرهنگ سازی و پیاده نمودن اهداف فرهنگی انقلاب در داخل و صدای انقلاب در خارج ازکشور باشد ، هست !؟
صدا و سیمای ما قرار بود بسیاری از محسنات و کمالات انسانی را فرهنگ سازی کند ، اما چه کنیم که نه تنها هیچکدام از اینها نشد بلکه گویی باید نیمه انقلابی در درون انقلاب صورت گیرد تا صدا و سیمای به اسارت گرفته شده نجات یابد !
اصلاح طلب ها به صدا و سیمای شما « صدا و سیمای میلی » میگویند ؛ اتفاقا اصولگراها هم همین را می گویند ! به راستی صدا و سیمای شما به میل کیست !؟ این صدا و سیمای مردم نیست ، صدا و سیمای شماست .
اگر تعدادی از برنامه ها ، فیلم ها و سریال های خوب و با ارزش را کنار بگذاریم ، بسیاری دیگر با استفاده از بیت المال پا را از لودگی و هجویات فراتر گذاشته و در راه هدایت افکار عمومی به وادادگی فرهنگی گام بر میدارند .
اگر بخاطر غفلت و کم کاری مسئولین و دستگاه های نظارتی ، صدها میلیارد تومان بودجه بیت المال را در اختیار عده ای خاص قرار می دهید که در تولیدات خود با لودگی به مبانی انقلاب تیکه پرانی کنند و دستگاه های مربوطه سرشان به معاملات و زد و بند های پشت پرده مشغول است ، اما مردم رابطه ها را خوب می شناسند .
اگر مافیای تهیه کنندگی ، گویندگی و سلبریتی سازی در صدا و سیمای شما غوغا می کند ، خود دانید و دوستان ناظرتان !
اگر میزان رسیدن برنامه به افراد در تخصص های مختلف تابعی است از میزان ارتباط فرد با افراد خاص و مورد نظر ، خود دانید و دوستان ناظرتان !
اگر به تبع هنر هفتم ، مشکلات اخلاقی و روابط خارج از عرف برخی مرتبطین کاری در صدا و سیمای شما دهان به دهان می چرخد و به امری عادی تبدیل شده ،خود دانید و دوستان ناظرتان!
بسیاری از این نوع اگرها را می توان بصورت مصداقی فهرست کرد و در انتها گفت خود دانید و دوستان ناظرتان ! که البته این ظاهر قضیه است و اصل داستان این است که خود دانید و دوستان ناظرتان و خدایی که همه جا هست !
اما اینجا همدان است ، پایتخت تاریخ و تمدن ، که مردمانش تا مدتی سکوت گورستانی مسئولینشان را در مقابل هرگونه اجحافی تحمل می کنند ؛ و امان از زمانی که روز موعود فرا رسد و زخم های چرکین دهان باز کنند !
جناب علی عسگری ! فکر نمی کنید موعد پاسخگویی به بسیاری از کم کاری ها ، سیاسی بازی ها و کج روی های عوامل تحت مدیریتتان فرا رسیده است !؟
فکر نمی کنید حق داریم این مطالبه را از شما داشته باشیم که چرا کم کاری و کج روی مدیرانتان را حداقل با شاخص های ارزیابی صدا و سیمایتان بازخواست نمی کنید !؟
چگونه می شود مدیری که مرکز تحت مدیریتش را با سوابق داشتن رتبه های برتر کشوری ، حداقل در چند بخش مثل انیمیشن ، موسیقی ، تولیدات رادیویی و . . . تا انتهای جدول صدا و سیمای مراکز تنزل می دهد و آب از آب تکان نمی خورد !؟
شاید آنقدر با مراکز زر و زور و تزویر مواجه هستید که این اشکالات ، جزء لاینفک صدا و سیمایتان شده است ! اما دارالمونین همدان ، شهر بزرگانی که از گذشته های دور تا بحال نامشان را در جای جای حرکت رو به جلو مراکز دینی و علمی کشور به وضوح مشاهده می کنید ، شهر سردار شهید حسین همدانی ، سید الشهدای جنگ تحمیلی و مدافعان حرم استان همدان اینگونه ناملایمات را تحمل نخواهد کرد پس سخن را با مدیرتان در مرکز همدان جناب دهقان نیری مطرح می کنیم .
جناب دهقان نیری ! این تذهبون !؟
در ابتدای سخن اجازه دهید شفاف بگویم بر خلاف مانور سیاسی که در مصاحبه به بهانه روز خبرنگار دادید شما را درون نظام و جبهه انقلاب می دانیم .
و اما بعد . . . ؛ شما حداقل بیش از بیست سال از کار اداری خود را در رسانه سطح استانی و ملی گذرانده اید ؛ کارکرد رسانه و تاثیر گذاری آنرا می شناسید ، پس به ما حق می دهید که به انحراف کشیدن یک مصاحبه مناسبتی صنفی به مناسبت هفته خبرنگار به سمت و سوی مسایل سیاسی که هیچگونه ارتباطی به موضوع نداشت و مطرح کردن دوستی با سران فتنه را سوتی شما و یا شیطنت روزنامه در چگونگی چینش سخنان شما ندانیم !
این حرکت شما با ریزش هنر مدیریتی که مرکز تحت مدیریتان را آشفته کرده ، پایان دوران کاری خود را سپری می کنید و باید خود را برای بازنشستگی آماده کنید نه یک خودزنی ، بلکه ارسال پالس برای دوستانتان بود که قصد تغییر مسیر از اجرایی به سیاسی را دارید .
اینکه برای آینده خود چه برنامه ای دارید ، میخواهید به گعده ها و دورهمی ها با اصحاب فتنه ادامه دهید و همزمان ، خط قرمزتان را رهبری بنامید ! و پس از مدتی در آن فضای مسموم غوطه ور شوید مسئله ای شخصی است اما اینکه سیستم اداری ، و بخش های تخصصی مرکز را ناکارآمد کنید ، دیگر یک مسئله شخصی نیست .
می توانید مثل بعضی از مدیران آمار ساز استان مصاحبه ها و نشست های رنگی برگزار کنید و گل و بلبل تحویل مسئولین استان بدهید اما با رتبه هایی که با شاخص های بالادستی خودتان ، مرکز تحت مدیریتتان را به انتهای جدول چسبانده اید چه می کنید !؟
همواره و به حق از کمبود بودجه و نداشتن امکانات گله مند بوده اید که البته مراکزی که در چند سال گذشته گوی سبقت را در تولیدات از شما ربوده اند هم مشکل شما را داشته اند ، با این توصیفات ضریب نفوذ مرکز در بین مردم استان چقدر است ؟
ملاک انتخاب و سپردن مسئولیت به همکارانتان چیست ؟
بعنوان یک فرد فرهنگی و مذهبی معرف مسئولین و مجامع استان هستید ، وضعیت فرهنگی و رفتاری در بین همکارانتان را چگونه ارزیابی می کنید؟
قبل از اینکه بخواهید نشست خبری بگذارید و آمارهای خشک و بی روح را ارائه نمایید توجه داشته باشید که در عصر ارتباطات و گردش آزاد اطلاعات ممکن است اخباری هم از اندرون به بیرون درز کند ؛ به این دسته از سئوالات اندرونی هم پاسخ خواهید داد !؟
هر چند که به لطف دستگاه های نظارتی ، خیل مدیران غیر بومی که نقش دایه مهربانتر از مادر را در استان بازی می کنند و نمایندگان مردم که تعاملشان با انواع مدیر به حد اعلا رسیده ، مدیران آمار سازی که زیان های هنگفتی به استان وارد کرده اند و طلبکار هم هستند کم نداریم ، اما به صلاح دنیا و آخرت شماست که تجدید نظر نمایید و افسار این مرکب چموش را به گردنش بیندازید و رهایش کنید . همین